اولین شام غریبان ...

ساخت وبلاگ

مرگ! تا خانه ی من راه فراوانی نیستمرگ! برخیز بیا، در بدنم جانی نیستآن زمانی که نوشتند تقویم مراگفته بودند که بعد از مهر، آبانی نیستمرگ برخیز بیا تا تو بگویی به دلمخودکشی کار قشنگی‌ست که عقلانی نیستمرگ یک خواب عمیق است که باید برمانقَدَر عمق که در تاب هر انسانی نیست مرگ در غار غمم سوره ی تقدیر سرود:"سخت پشت سخت می آید، آسانی نیست" غزل آخر در دفتر شعرم این شد"زندگی مثل دو بیتی‌ست که طولانی نیست"موجــزار + نوشته شده در  پنجشنبه سوم اسفند ۱۴۰۲ساعت 10:40&nbsp توسط برهوت  |  اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 1 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 14:39

یک روز آنقدر به روییدن موهای سفید، به چین خوردن پوست و خش دار شدن صدا عادت می کنی که یادت می رود پیر شده ای... تنها از اینکه هیچ چیزی تو را نه انقدر غمگین می کند که شکسته شوی و نه چیزی آنقدر خوشحالت می کند که پر دربیاوری و بروی خواهی دانست که دیگه به سراشیبی دنیا نزدیک شدی.... در آینه به خود نگاه می کنم... موهای بلند شده ی نا منظم، ریش های نا مرتبی که لا به لای رنگ بورشان رنگ سفید هم پیدا شده و چشم ها... چشم هایی که حالا از پشت یک ویترین شیشه ای به من زل زده اند... دست هایی آرام سراغ صورت در آینه می آیند... از حرکتشان بهت و حیرت می چکد... آرام روی گونه ها می لغزند و به سمت لبها سر می خورند ... چندین و چند سال است این هر روز با تعجبی بیشتر به وارسی این حجم از قتل عام تصویر جوانی دست می زند... خنده هایم را ... گریه هایم را ... و اینکه روزی این گونه، فرودگاه لبانی بود که دوستم می داشتند .... حالا انگشت ها موجود خزنده ای لابه لای دشت بور و سفید چانه ام هستند ...پوزخند می زند ... چراغ را خاموش می کنم ... او می رود ...روز های نبودنت مرا پیر نخواهد کرد! شکسته شده ام، خوشحالم کن .... + نوشته شده در  سه شنبه دوم آبان ۱۳۹۶ساعت 2:17&nbsp توسط برهوت  |  اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 64 تاريخ : سه شنبه 14 تير 1401 ساعت: 20:58

بی خوابی شده عادت شب های من... امشب یکی از آهنگای ستار بدجور تو ذهنم نشسته... "تکیه کن بر شانه ام ای شاخه ی نیلوفرینم تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم" غم از در و دیوارش می چکه و انگار یکی داره حرف دلت را داد می زنه.... سختی این روزها هم یه روزی اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 1:18

مهر داره تموم میشه... مثل مهر خیلی کسا که تموم شد... مهری که سالگردی که توش بود تبدیل شد به یک حادثه ی تازه ... تموم خاطره ها رو میشه مرور کرد و گاهی با بعضی هاشون لبخند زد... میشه به مغزت فشار بیاری که با جزییات بیشتر برای اون خاطره رو تداعی کنه... اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 1:18

خواب ها یکی از نامرد ترین موجودات زمین هستن، درست وقتی که باید حداقل چیزی رو که تو بیداری از خودت دریغ کردی نبینی به زیبا ترین شکل نداشتنتش رو به رخت می کشه و تو رو در حسرت داشتنش می سوزونه.... حسرت یک بار دیگه، کنار هم بودن تو یه لونه ای که پنجره ها اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 1:18

تمام شادی ام را از تو و برای تو می دانم... ذوقم را تنها با تو تقسیم می کنم و اگر کسی باشد که اندوهی از دل من پاک کند آن فرد تویی... تنهایم نگذار، شادی هایم را فراموش می کنم ....

یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۶ 2:1 |- موجــــــــــزار -|image
اولین شام غریبان ......
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 1:18

چند وقتیست سراپا همه حسرت هستم

سرد گردیدی و من غرق حرارت هستم

دلِ تنگِ منِ عاصی شده محتاج تو بود

پی اذن تو به منظور زیارت هستم...

غم نشیند به دلت، من که هوا خواه توام

تو لبی تر بکنی باز کنارت هستم

تو اگر باز مرا لعن کنی حرفی نیست...

یار من نیستی اکنون تو و یارت هستم

موجـــــــــزار

یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۶ 23:59 |- موجــــــــــزار -|image
اولین شام غریبان ......
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 1:18

یکی از شب های پاییزی اخر سپتامبر، بعد از مسافت بلندی که طبق عادت هر شب از محل کار تا خونه طی میشه،  به در ورودی ساختمان می رسه و اخرین دکمه ی بالا، سمت راست آسانسور رو فشار میده... قبل از اینکه لباس های که زیر نم بارون کمی خیس شدن رو در بیاره دکمه ی اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 5:50

پیرمرد یاد اولین روزی که اخرین یادگاری را تن کرد و تمام دلتنگی هایش را به دیوار اتاقش آویخت و  بیرون زد افتاد...  برای آخرین هفته های آن ترم لعنتی! آن روز تمام خیابان های شهر به آخرین جایی که او را دید ختم می شدند.... - آقای دکتر، خودتون که بهتر می د اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 5:50

حالا درست تو اولین ساعت هایی که تمام خاطرات تو رو توی کوله ای که برای تولدم بهم داده بودی گذاشتم دارم نفس می کشم ... به سختی، با بغضی که دائم آژیر انفجارش چشم هام رو پر از اشک می کنه و تنها یه آه بلند می تونه خطر ترکیدنش رو موقتی از سرم دور کنه ...وق اولین شام غریبان ......ادامه مطلب
ما را در سایت اولین شام غریبان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mojzar بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 5:50